پروانهای که در یک شیشه مربا محبوس شده
پرستوی مهاجر که بر بالش تیر شکارچی نشسته
تک سربازی که بر لب یک پرتگاه توسط دشمنانش هدف گرفته شده
یک معدنچی که پایش زیر خردهآوارها گیر کرده
کسی که سنگی به مچ پایش بسته و در دریا پریده ولی حالا دیگر نمیخواهد بمی.رد
روحی که در بدن یک دختر تازه متولد شده در ای.ران بیدار شده
پرستوی مهاجر که بر بالش تیر شکارچی نشسته
تک سربازی که بر لب یک پرتگاه توسط دشمنانش هدف گرفته شده
یک معدنچی که پایش زیر خردهآوارها گیر کرده
کسی که سنگی به مچ پایش بسته و در دریا پریده ولی حالا دیگر نمیخواهد بمی.رد
روحی که در بدن یک دختر تازه متولد شده در ای.ران بیدار شده
- نِـرو
- شنبه ۸ ارديبهشت ۰۳