امروز گیر داده بودم به جوانهها.
حالم اصلن خوب نیست. موجودی از اعماق قفسه سینهام تیر میکشد و من دلم میخواهد دستم را از حلقم وارد بدنم کنم و آن را با هرچه به او چسبیده بیرون بکشم.
چه کسی را دارم گول میزنم؟ در قلبم جوانهای روییده بود که من خیلی سال پیش خشکاندمش و حالا شبحی از او به جا مانده که هی زخم میزند.
حالم اصلن خوب نیست. موجودی از اعماق قفسه سینهام تیر میکشد و من دلم میخواهد دستم را از حلقم وارد بدنم کنم و آن را با هرچه به او چسبیده بیرون بکشم.
چه کسی را دارم گول میزنم؟ در قلبم جوانهای روییده بود که من خیلی سال پیش خشکاندمش و حالا شبحی از او به جا مانده که هی زخم میزند.
- نِـرو
- دوشنبه ۲ مرداد ۰۲