زخمهای کنار انگشتهای دستم را آنقدر حفاری میکنم تا از گوشهترین نقطهی بزرگترین رگ متصل به قلبم سر در بیاورم. در افسانههای قدیمی نوشتهاند آنجا همیشه گنجینههای نورانی پیدا میشوند. کارگران در حال کار اند.
زخمهای کنار انگشتهای دستم را آنقدر حفاری میکنم تا از گوشهترین نقطهی بزرگترین رگ متصل به قلبم سر در بیاورم. در افسانههای قدیمی نوشتهاند آنجا همیشه گنجینههای نورانی پیدا میشوند. کارگران در حال کار اند.