از درختی آویزان شدهام و دارم با تمام چشمهایی که دارم به زمین نگاه میکنم. همهچیز سرد و چسبناک است. ابرها مثل پشمکهای تاریخ گذشته دور زمینی سرگردانند که آدمهایش میخواهند تاریخ انقضای آنها هم بگذرد. دلم میخواهد به بازوهایم استراحت بدهم ولی دوست ندارم از این ارتفاع بر زمینی سقوط کنم که خورشیدش مزهی شکلات توتفرنگی تفی میدهد.
- نِـرو
- چهارشنبه ۳۱ فروردين ۰۱